بررسی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی مالیه دهندگان متوسط در ولایت بلخ- افغانستان
دوره 3، شماره 8، بهار 1400، صفحات 30 - 19
نویسندگان : محمد عثمان اکرمی و محمد حکیم صاحبزاده و محمد شعیب جهش *
چکیده :
فرار مالیاتی میتواند براثر بخشی سیاستهای اقتصادی نیز اثرگذار باشد، زیرا اینگونه سیاستها بر اساس شاخصهای رسمی (همانند بیکاری، تعداد نیروی کار، درآمد و مصرف) صورت میپذیرد و این در حالی است که وجود اقتصاد زیرزمینی سیاستمداران را با مشکل روبهرو ساخته و منجر به این میگردد که سیاست اقتصادی درست و مناسبی اعمال نگردد. لذ اگر بتوان عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی را شناسایی کرد، آنگاه سیاست گذران بهراحتی میتوانند از سیاستهای مناسب در جهت حداقل نمودن هزینههای فرار مالیاتی را بکار گیرند. هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی در ولایت بلخ سال (1397)، مطالعه موردی مالیه دهندگان متوسط هست. انتظار میرود در طراحی سیستم مالیاتی مورداستفاده قرار گیرد، بر علاوه ممکن است بهعنوان مبنی برای مطالعات بیشتر مورداستفاده قرار بگیرد. تحقیق حاضر، تحقیق کاربردی نوع توصیفی میباشد. دادهها با استفاده از پرسشنامه بهدستآمده و جامعه آماری این تحقیق را کلیه شرکتهای که از پرداخت مالیه فرار نمودند؛ تشکیل میدهد. نمونه آماری تحقیق حاضر با استفاده از جدول مورگان به تعداد (251) شرکت نمونه انتخاب گردیده است. برای تجزیهوتحلیل از آزمونهای کلموگروف-اسمیرنوف، فریدمن، الفای کرونباخ و ضریب همبستگی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنیدار بین نرخ بالای مالیات، پیچیدگی قوانین و مقررات مالیاتی، سرمایه اجتماعی و تورم با فرار مالیاتی وجود دارد. آزمون فریدمن نشان داد که فساد اداری و قوانین مقررات پیچیده ازجمله عوامل مهم در فرار مالیاتی مالیه دهندگان متوسط در ولایت بلخ محسوب میگردد. خروجی آزمون ضریب همبستگی نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و قوانین پیچیده همبستگی قوی و معنیدار، بین تورم و سرمایه اجتماعی نیز همبستگی قوی و معنیدار وجود دارد.
فرار مالیاتی میتواند براثر بخشی سیاستهای اقتصادی نیز اثرگذار باشد، زیرا اینگونه سیاستها بر اساس شاخصهای رسمی (همانند بیکاری، تعداد نیروی کار، درآمد و مصرف) صورت میپذیرد و این در حالی است که وجود اقتصاد زیرزمینی سیاستمداران را با مشکل روبهرو ساخته و منجر به این میگردد که سیاست اقتصادی درست و مناسبی اعمال نگردد. لذ اگر بتوان عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی را شناسایی کرد، آنگاه سیاست گذران بهراحتی میتوانند از سیاستهای مناسب در جهت حداقل نمودن هزینههای فرار مالیاتی را بکار گیرند. هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی در ولایت بلخ سال (1397)، مطالعه موردی مالیه دهندگان متوسط هست. انتظار میرود در طراحی سیستم مالیاتی مورداستفاده قرار گیرد، بر علاوه ممکن است بهعنوان مبنی برای مطالعات بیشتر مورداستفاده قرار بگیرد. تحقیق حاضر، تحقیق کاربردی نوع توصیفی میباشد. دادهها با استفاده از پرسشنامه بهدستآمده و جامعه آماری این تحقیق را کلیه شرکتهای که از پرداخت مالیه فرار نمودند؛ تشکیل میدهد. نمونه آماری تحقیق حاضر با استفاده از جدول مورگان به تعداد (251) شرکت نمونه انتخاب گردیده است. برای تجزیهوتحلیل از آزمونهای کلموگروف-اسمیرنوف، فریدمن، الفای کرونباخ و ضریب همبستگی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنیدار بین نرخ بالای مالیات، پیچیدگی قوانین و مقررات مالیاتی، سرمایه اجتماعی و تورم با فرار مالیاتی وجود دارد. آزمون فریدمن نشان داد که فساد اداری و قوانین مقررات پیچیده ازجمله عوامل مهم در فرار مالیاتی مالیه دهندگان متوسط در ولایت بلخ محسوب میگردد. خروجی آزمون ضریب همبستگی نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و قوانین پیچیده همبستگی قوی و معنیدار، بین تورم و سرمایه اجتماعی نیز همبستگی قوی و معنیدار وجود دارد.
کلمات کلیدی :
فرار مالیاتی، نرخ مالیات، سرمایه اجتماعی، تورم و پیچیدگی قوانین و مقررات
فرار مالیاتی، نرخ مالیات، سرمایه اجتماعی، تورم و پیچیدگی قوانین و مقررات
مشاهده مقاله
978
دانلود
5